17 May 2007

عالیجناب و یزدگرد سوم

متن نامه عمربن الخطاب ، به یزدگرد سوم
بسم الله الرحمن الرحیم از : عمربن الخطاب خليفه مسلمين به: يزدگرد سوم شاه فارسیمن آينده خوبی برای تو و ملتت نمی بينم ، مگر اينکه پيشنهاد من را قبول کرده و بيعت نمايی . زمانی سرزمين تو بر نيمی از جهان شناخته شده حکومت میکرد ليکن اکنون چگونه افول کرده ؟ ارتش تو در تمام جبهه ها شکست خورده وملت تو محکوم به فناست . من راهی را برای نجات به تو پيشنهاد می کنم .شروع کن به عبادت خدای يگانه ، يک خدای واحد، تنها خدايی که خالق همه چيز درجهان است ما پيغام او را برای تو و جهان می آوريم به ملتت فرمان ده که آتش پرستی را که کذب می باشد ، متوقف کنند و به ما بپيوندند ، برای پيوستن به حقيقت .الله خدای حقيقی را بپرستيد ، خالق جهان را ، الله را پرستش نماييد واسلام را به عنوان راه رستگاری خود قبول کنيد اکنون به راههای شرک وپرستشهای کذب پايان ده و اسلام بياوريد تا بتوانيد الله اکبر را به عنوان ناجی خود قبول کنيد . با اجرای اين تو تنها راه بقای خود و صلح برای پارسيان را پيدا خواهی نمود ،‌ اگر تو بدانی چه چيز برای پارسيان بهتر است تو اين راه را انتخاب خواهی کرد ، بيعت تنها راه می باشد . الله اکبر خليفه مسلمين عمربن الخطاب
يزدگرد سوم ، شاهنشاه ايران به او چنين پاسخ می دهد: به نام اهورا مزدا،آفريننده جان و خرد از سوی شاهنشاه ايران، يزدگرد به عمرابن خطاب خليفه تازيان تو در اين نامه ما ايرانيان را به سوی خدای خود که "الله اکبر"نامداده ايد، می خوانيد و از روی نادانی و بيابان نشينی، خود بی آنکه بدانيد ما کيستيم و چه می پرستيم، می خواهيد که به سوی خدای شما بياييم و "الله اکبر" پرست شويم.شگفتا که تو در پايه خليفه عرب نشسته يي ولی آگاهيهای تو از يک عرب بيابان نشين فراتر نمی رود. به من پيشنهاد می کنی که خدا پرست شوم. ای مردک،هزاران سالست که آرياييان در اين سرزمين فرهنگ و هنر، يکتا پرست می باشندو روزانه پنج بار به درگاهش نيايش می کنند. هنگامی که ما پايه های مردمی ونيکو ورزی و مهربانی را در سراسر جهان می ريختيم و پرچم "پندار نيک، گفتارنيک و کردار نيک" را در دست داشتيم، تو و نياکانت در بيابانها می گشتيد ومار و سوسمار می خورديد و دختران بيگناهتان را زنده به گور می کرديد .تازيان که برای آفريده های خدا ارزشی نمی شناسند و سنگدلانه آنها را از دم تيغ می گذرانند و زنان را آزار می دهند و دختران را زنده به گور می کنند وبه کاروانها می تازند و به راهزنی و کشتار و ربودن زن و همسر مردم دست میزنند، چگونه مارا که از همه اين زشتيها بيزاريم، می خواهند آموزش خداپرستی بدهند؟به من می گويي که از آتش پرستی دست بردارم و خدا پرست شوم؟ ما مردم ايران،خدا را در روشنايي می بينيم. فروغ و روشنايي تابناک و گرمای خورشيدی آتشدر دل و روان ما، جان می بخشند و گرمی دلپذير آنها، دلها و روانهای ما رابه يکديگر نزديک می کنند تا مردم دوست، مهربان، مردم دار، نيکخواه باشيم ورادی و گذشت را پيشه سازيم و پرتو يزدانی را در دلهای خود هماره زنده نگهداريم.خدای ما "اهورا مزدای" بزرگ است و شگفت انگيز است که تازه شما هم او راخواسته ايد نام بدهيد و "الله و اکبر" را برای او بر گزيده ايد و او را به اين نام صدا می کنيد. ولی ما با شما يکسان نيستيم، زيرا ما به نام "اهورامزدا" مهرورزی و نيکی و خوبی و گذشت می کنيم و به درماندگان و سيه روزان،ياری می رسانيم و شما به نام "الله اکبر" خدای آفريده خودتان دست به کشتارو بدبختی آفرينی و سيه روزی ديگران می زنيد.چه کسی در اين ميان تبهکار است، خدای شما که فرمان کشتار و تاراج و نابودی را می دهد؟ يا شما که به نام او چنين می کنيد؟ يا هردو؟شما از دل بيابانهای تفته و سوخته که همه روزگارتان را به ددمنشی و بيابانگردی گذرانده ايد، برخاسته ايد و با شمشير و لشکر کشی می خواهيد آموزش خداپرستی به مردمانی بدهيد که هزاران سالست شهري گرند و فرهنگ و دانش و هنر راهمچون پشتوانه نيرو مندی در دست دارند؟ شما به نام "الله اکبر" به اين لشکريان اسلام جز ويرانی و تاراج و کشتار چه آموخته ايد که می خواهيد ديگران را هم به سوی اين خدای خودتان بکشيد؟امروز تنها نا يکسانی که مردم ايران با گذشته دارند آن است که ارتش آنهاکه فرمانبردار "اهورا مزدا" بوده، از ارتش تازيان، که تازه پيرو"الله اکبر"شده اند، شکست خورده اند و مردم ايران به زور شمشير شما تازيان بايدهمان خدا را ولی با نام تازی بپذيرند و بپرستند و در روز پنج بار به زبان عربی برايش نماز بگذارند. زيرا "الله اکبر" شما تنها زبان عربی می داند.به تو سفارش می کنم به دل همان بيابانهای سوزان پر سوسمار خويش برگرد ومشتی تازی بيابان گرد و سنگدل را به سوی شهرهای آباد همچون جانوران هار،رها مکن و از کشتار مردم و تاراج دارايي آنان و ربودن همسران و دخترانشان به نام "الله اکبر" خود داری نما و دست از اين زشتکاری ها و تبهکاري هابکش.آرياييان، مردمی با گذشت، مهربان و نيک انديشند. هر جا رفته اند تخم نيکی و دوستی و درستی پاشيده اند. از اين رو از کيفر دادن شما برای نابکاري های تو و تازيان، چشم خواهند پوشيد.شما با همان "الله اکبر" تان در همان بيابان بمانيد و به شهرها نزديک مشويد که باورتان بسيار هراسناک و رفتارتان ددمنشانه است.مهریزدگرد ساسانی

16 May 2007

عالیجناب عشق ایرانی میشود


بله خوب ....برای فرار از فیلترینگ بروبچه ها ,عالیجناب تصمیم گرفت یه وبلاگ پشتیبان برای عالیجناب عشق بسازه ......این هم اولین پست عالیجناب توی این وبلاگ...